حکمت جنگ اسرائیل علیه ایران، بعد از نسل کشی غزه.

وقوع جنگ اسرائیل علیه ایران، بعد از نسل کشی و کودک کشی اسرائیل علیه مردم مظلوم غزه، اهمیت بسیار زیادی دارد.

زیرا ایران، در رسانه های غربی و دیکتاتورهای عربی، بعنوان کشور تروریستی معرفی شده بود.

در صورتی که نسل کشی غزه توسط اسرائیل، این معادله جدید را بوجود آورد که کشورهایی که به اسرائیل کمک می کنند تروریست و کشورهایی که مورد حمله اسرائیل واقع می شوند، طرف حق و طرف مظلوم هستند.

همچنین امریکا، هم به اسرائیل برای نسل کشی و کودک کشی غزه کمک کرد و هم برای حمله اسرائیل به ایران کمک کرد.

لذا نسل کشی غزه، صورت زشت اسرائیل را نشان داد و حمله اسرائیل به ایران، صورت حق طلبانه ایران را آشکار نمود.

ایران و یمن، مهم ترین عناصر در مقابل امریکا و اسرائیل هستند.

در حال حاضر می بینیم ایران و یمن، دو عنصر بسیار مهم در برابر ظلم استعمارگران غرب و ابزار آنها در منطقه، یعنی رژیم صهیونیستی می باشند.

همچنین، در روایات بسیار قدیم شیعیان آمده است که یمانی و سید خراسانی از اولین یاران منجی عالم بشریت هستند.

استعمارگران غرب، رژیم صهیونیستی را بعنوان خاک ریز اول در منطقه قرار داده اند تا هرگونه خسارت بین این رژیم و کشورهای منطقه باشد. همانطور که می دانیم زیرساخت های این رژیم خیلی کمتر از زیرساخت های بسیاری از کشورهای مهم منطقه می باشد.

لذا هرگونه تقابل با این رژیم، می بایست با همه منافع امریکا در منطقه باشد. تا از تقابل جلوگیری شود. همچنین پایگاههای نظامی امریکا در منطقه کافی نیست و می بایست شامل منافع اقتصادی امریکا در منطقه باشد از جمله شرکت آرامکو. زیرا باجگیری امریکا از عربستان، بدون شرکت آرامکو، صفر خواهد شد. همینطور در مورد امارات و دیگر مستعمرات و دیکتاتورهای عرب مورد حمایت امریکا در منطقه.

تا وقتی که دیکتاتورهای منطقه، مورد حمایت امریکا و مستعمره امریکا باشند، منابع آنها نیز جزء اموال امریکا می باشند.

جلوگیری از حمله رژیم اسرائیل به ایران، فقط با تهدید اسرائیل و همه منافع امریکا در منطقه خواهد بود.

پیمایش به بالا