عادی سازی روابط عربستان و ایران، فریبی برای حذف گزینه مهم از بازدارندگی حمله به مراکز مهم مستعمرات امریکا در خلیج فارس بود.
مستعمرات جنوبی خلیج فارس، گاو شیرده امریکا هستند و آسیب به آنها، آسیب بسیار بزرگ به امریکا است.
چین و ایران قطعاً نمی دانستند که وساطت چین برای عادی سازی روابط عربستان و ایران، یکی از مقدمه های مهم برای حمله نظامی امریکا به ایران است.
در صورتی که قبل از عادی سازی روابط، تهدید مراکز مهم اقتصادی مستعمرات امریکا، نقش بازدارندگی خوبی داشتند. بطوریکه ایران توسط برخی کارشناسان سیاسی خود، تلویحاً اعلام کرده بود که زدن سیستم آب شیرین کن های امیرنشینان حاشیه جنوبی خلیج فارس، بسیار آسان ولی آسیب بسیار بزرگی به ایشان می زند. چه رسد به زدن چاههای نفت و مراکز اقتصادی بسیار مهم ایشان مثل شرکت آرامکو.
عادی سازی روابط عربستان و ایران، فقط به نفع امریکا و اسرائیل و عربستان و دیگر دیکتاتورهای خلیج فارس بود. منفعت بزرگ این عادی سازی روابط برای آنها، از بین رفتن یکی از گزینه های مهم بازدارندگی جنگ امریکا و اسرائیل علیه ایران بود و منفعت کوچک آن برای عربستان، ارسال حجاج به عربستان بود. این فریضه الهی اگر به دشمنان اسلام کمک کند تا رفع مشکل، نمی تواند واجب بماند.
همچنین دیکتاتورهای عرب خلیج فارس، وابستگی صد در صد به امریکا دارند و محال است انسان شوند.
عربستان حتی بعد از عادی سازی روابط، از تحریک اذهان عمومی ملت ایران و ملت های جهان علیه ایران توسط رسانه های خود، دست برنداشته است.
برنامه های اجرایی اسرائیل بعد از طوفان الاقصی، سالها قبل، طراحی شده بودند.
البته برخی جزئیات می توانند در حین اجرای برنامه های کلی تصمیم گیری شده باشند. ولی کلیت آنها از سالها قبل طراحی شده بودند.
اگر حمله 7 اکتبر برنامه ریزی شده از سوی امریکا و اسرائیل نبود، چطور ممکن است بسیاری برنامه های مهم علیه حماس، حزب الله لبنان، سوریه و ایران صورت گرفت؟
می دانیم که حماس برای احقاق حق ملت فلسطین، مایل به ضربه زدن به اسرائیل می باشد. لذا برخی دوستان حماس که با اسرائیل نیز روابط خوبی دارند می توانند در این فریب شرکت کنند.
ترکیه و قطر و مصر، کم و بیش با اسرائیل و امریکا روابط بسیار خوبی داشتند و می توانند واسطه انتقال فریب را به عهده گرفته باشند.
در درگیری های قبل حماس با اسرائیل معادله تلفات حدودا بیش از هزار بود. یعنی در مقابل کشته شدن هر اسرائیلی حدود هزار فلسطینی به خاک و خون کشیده می شدند. لذا برای به خاک و خون کشیدن و نسل کشی مردم غزه که بیش از 2 میلیون نفر بودند. کافی بود که حدود 2000 هزار نفر از اسرائیلی ها کشته شوند.
حماس بیش از 200 نفر اسیر اسرائیلی را گرفت و چند صد نفر از سربازان را کشت ولی این کافی نبود لذا ارتش اسرائیل به بهانه مقابله با نیروهای حماس، صدها نفر از اسرائیلی ها را توسط تانک و شلیک موشک کشت و عدد کشته شده ها را به حدود 1400 نفر رساند. تا برنامه نسل کشی را شروع نماید.
سقوط امریکا و اسرائیل حتمی است.
سقوط اسرائیل و امریکا، دیر یا زود دارد ولی قطعی است.
لذا ایران و دوستان ایران می بایست دشمن را بهتر از قبل بشناسند و برای مقابله با آن آماده شوند.
دوستان ایران یعنی چین و روسیه که دشمنان بزرگتری برای امریکا می باشند نباید ایران را تنها بگذارند تا دنیا را از شر امریکا و کشور جعلی اسرائیل نجات دهند.
بهانه حمله اسرائیل به ایران
صهیونیست ها به این بهانه به ایران حمله کردند که ایران فاصله کمی از ساخت بمب هسته ای دارد.
در صورتی که ایران بیشترین بازرسی ها را توسط بازرسان انرژی اتمی بین المللی اجازه داده بود و اسرائیل تنها کشور در منطقه است که دارای حدود 100 الی 200 بمب هسته ای می باشد و موافقت نامه عدم انتشار سلاح هسته ای را امضاء ننموده است.
