اثر فشار رانت، بیش از فشار تحریم امریکاست.

زیرا مردم از امریکا انتظار ظلم دارند ولی از همنوع خود انتظار ظلم ندارند بلکه معتقدند که فشار تحریم امریکا می بایست بر همه ملت تقسیم شود.

رانت خواران نه تنها تحت ظلم فشار تحریم امریکا نیستند بلکه از تحریم در جهت منافع اقتصادی خود استفاده می کنند.

قسمتی کوچکی از ملت، هیچگونه فشاری را تحمل نمی کنند حتی اگر به قیمت اشغال ایران توسط امریکا باشد. ولی قسمت بزرگتر از ملت ایران، مخالف تبعیض و سوء استفاده چند هزار نفر رانت خواران می باشند و از این ناراحتند که چرا مجبورند فشار اقتصادی رانت خواران که چند برابر فشار تحریم امریکا است را تحمل کنند.

رهبری بارها فرموده اند که مشکل اقتصادی و راه حل آن داخلی است و نباید در خارج بدنبال آن بگردیم.

قیمت همه کالاهای غیر یارانه ای گرانتر از دلار آزاد است.

دلیل اینکه قیمت کالاها گرانتر از کالای مشابه خارجی است این است که رانت خواران همه چیز را در انحصار خود قرار داده اند.

رانت خواران در کارخانه های مختلف با هم هماهنگ هستند و بطور هماهنگ قیمت تولیدات خود را گران می کنند.

مسئولین اجرایی دولت با سیستم رانت انتخاب می شوند یا با رانت خواران هماهنگ هستند و یا اینکه بعلت ضعف مدیریت خود، توان جلوگیری از رانت اقتصادی رانت خواران را ندارند.

طی شش ماه منتهی به خرداد سال 1404 قیمت مواد غذایی بیش از 100 درصد افزایش داشته است.

بطور مثال قیمت بیسکویت و شکلات و شیر و … بیش از دو برابر شده است.

در حالی که یکی از مهمترین عوامل گرانی یعنی کاکائو که با قیمت دلار افزایش می یابد حدود 30 درصد گران شده است ولی بطور مثال شرکت شیرین عسل قیمت کاکائو را بیش از سه برابر قیمت شش ماه قبل تعیین نموده است. هیچ دلیل منطقی برای این کار نیست. هیچ دلیل منطقی.

آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی.

در حالی که دولت دارای بسیاری ابزار برای نظارت و بازرسی می باشد ولی این سازمان ها، فقط حقوق از بیت المال می گیرند و هیچگونه فایده ای برای ملت ندارند. چون مدیران آنها بصورت رانتی انتخاب می شوند و توان مدیریتی حوزه مسئولیتی خود را ندارند.

قیمت های دستوری دولت نیز در جهت افزایش قیمت کالا است و حافظ منافع رانت خواران می باشد. در حالی که سخن ها در این مورد، بر عکس واقعیت است.

دولت درج قیمت روی کالا را پیگیری می کند ولی کاری به منطقی بودن مقدار قیمت ندارد.

دولت نظام درستی برای صحت سنجی قیمت تمام شده و قیمت منطقی کالا ندارد و اگر بوجود بیاورد درست بکار گرفته نخواهد شد.

قیمت فروش واقعی کالا، گاهی نصف قیمت درج شده روی کالا می باشد. زیرا قیمت درج شده بطور منطقی تعیین نشده است.