مدیریت قوی مذاکرات هسته ای ایران و امریکا

برای آنکه مدیریت خوبی روی مذاکرات هسته ای داشته باشیم، می بایست جوانب موضوع را بشناسیم.

امریکا از سیاست کثیف انگلیسی بهره می گیرد.

در قدیم انگلیس فردی را بازداشت کرد که یک فرمانده انگلیسی را کشته بود و ناراحت از تیرباران شدن نداشت و می گفت من چیزی برای از دست دادن ندارم.

انگلیس ابتدا به آن مرد پول داد و آن مرد ازدواج کرد و صاحب فرزند شد و متعلقاتی پیدا کرد.

سپس به او گفتند بابت کشتن فرمانده انگلیس می بایست تیرباران شود.

امریکا سعی کرد همین کار را با ایران انجام دهد و حالا ایران را به انهدام همه زیر ساخت های ایران تهدید می کند.

ضمناً نزدیک شدن ظاهری کشورهای دوست امریکاف باعث می شود که ایران در زدن منافع اقتصادی این کشورهاف تعارف داشته باشد.

مذاکره برای جلوگیری از حمله امریکا به ایران

کوتاه آمدن ایران، برای جلوگیری از حمله امریکا به ایران، پایان ندارد.

لذا اصل نگرانی از خطر حمله امریکا به ایران، اشتباه است و نباید با کوتاه آمدن، این خطر را از بین ببریم.

بلکه می بایست از طریق تهدید در مقابل تهدید، این کار صورت گیرد.

البته شکی نیست که تهدید می بایست بیش از تهدید امریکا باشد.

امریکا سعی کرد کشورهای خلیج را در ظاهر به ایران نزدیک کند تا تهدید علیه منافع امریکا در خلیج فارس برطرف شود.

ولی ایران می بایست بطور شفاف اعلام کند که پایگاههای نظامی امریکا، منافع اقتصادی امریکا و مراکز اقتصادی این کشورها که اصولاً در باج دهی به امریکا بکار گرفته می شوند نیز مورد حمله ایران قرار می گیرند و ایران خط قرمزی برای انهدام مراکز نظامی و اقتصادی در کشورهای دوست امریکا در منطقه ندارد.

نظام جهانی در آینده ای نه چندان دور، در حال تغییر است.

لذا اگر امروز امریکا امضاء می کند و خلاف آن عمل می کند. در آینده ای نه چندان دور، دیگر کشورهای نیز می توانند این کار را در مقابل امریکا انجام دهند.

لذا امضاهای امروز نمی تواند ایران و امریکا و هیچ کشوری را مقید نماید. و قدرت تعیین کننده خواهد بود.

قدرت کشورهای طرف مقابل امریکا در حال افزایش است.

افزایش قدرت کشورهای طرف مقابل امریکا، قدرت تععین کننده امریکا را بسیار تضعیف خواهد نمود.

رانت خواران در ایران، عامل تضعیف کننده مذاکره کننده ها می شود.

مذاکرات قوی نیاز به پشتوانه ملی دارد. نارضایتی مردم، باعث تضعیف پشتوانه ملی می شود.

رانت خواران، عامل اصلی نارضایتی مردم می باشند.

مبلغ رانت، بیش از کسری بودجه کشور است. کاهش ارزش پول ملی، بخاطر کسری بودجه است و فشار اقتصادی بر ملت، ناشی از کاهش ارزش پول ملی است که باعث افزایش سر سام آور قیمت ها می شود. همچنین ارزش پول ملی در دست ملت را کاهش می دهد و به عبارتی دولت با کاهش ارزش پول ملی، دست در جیب مردم می کند.

برطرف کردن مشکل رانت، باعث افزایش قدرت تیم مذاکره کننده، با پشتوانه قوی مردمی خواهد شد. امریکا نیز روی اهرم نارضایتی مردم حساب کرده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا