علت سقوط سوریه بدست تروریست های تکفیری غربی

یکشنبه مورخ 8 دسامبر 2024، دمشق پایتخت سوریه به دست تروریست های تکفیری غربی که لباس جدید بر تن کرده اند افتاد.

بشار اسد نیز احتمالا از کشور خارج شده است.

سقوط سوریه از سال 2011 شروع شد که بهار عربی ویرانگر منطقه توسط استعمارگران غرب شروع شد.

هدف اصلی بهار عربی، راه انداختن دومینوی سقوط چند حکومت عربی برای سقوط حکومت سوریه بود. به غیر از حکومت سوریه، سقوط بقیه حکومتهای عربی، انتقال بین دو حکومت دیکتاتور وابسته به استعمارگران غرب بود و سقوطی کاذب بود برای تحریک ملت سوریه به قیام علیه حکومت خود.

این نقشه با ابتکار شهید بزرگ، سردار سلیمانی که با کمک روسیه، کشور سوریه را نجات داد مواجه شد.

لذا استعمارگران غرب سراغ محاصره اقتصادی سوریه رفتند تا نارضایتی در بین مردم ایجاد کنند.

روسیه و خصوصا چین، اقدام مهمی برای شکست محاصره علیه سوریه نکردند.

سقوط سوریه منافع زیاد سیاسی و اقتصادی برای استعمارگران غرب داشت و ضرر بزرگی برای روسیه و چین داشت و بی تفاوتی روسیه و چین، هیچ توجیه عقلانی نداشت.

بی تفاوتی روسیه و چین و عدم ایجاد روابط اقتصادی کافی با سوریه، باعث به نتیجه رسیدن محاصره اقتصادی استعمارگران غرب علیه حکومت سوریه و سقوط آن طی 13 سال گردید.

ایران، به علت مشکل اقتصادی، این بار از ورود قدرتمندانه پرهیز کرد.

ایران نمی توانست از امریکا بخواهد که از فشار اقتصادی بکاهد تا رضایتمندی ملی اقتصادی ایجاد کند ولی فشار رانت های داخلی، بیش از فشار اقتصادی امریکا می باشد.

رانت اقتصادی و رانت مسئولیتی که باعث ضعف مدیریت اقتصادی می شود. دست به دست هم می دهند و نارضایتی ملی از اقتصاد را بوجود می آورند.

همچنین در حالی که ملت از فشار اقتصادی رنج می برند، مال اندوزی برخی اشخاص، نارضایتی ملت را دوچندان می کند.

در نتیجه این نارضایتی ملی از اقتصاد، دست حکومت در دفاع قدرتمندانه از منافع ملی در خارج از مرزها تضعیف می گردد.

به عبارتی، رانت های مختلف موجود، باعث کمک بزرگ به استعمارگران غرب می شود.

حذف رانت، با یکسان سازی قیمت دلار حاصل نمی شود.

زیرا هر بار که یکسان سازی یا نزدیک شدن قیمت دولتی به آزاد صورت می گیرد، مواجه با کاهش مجدد ارزش پول ملی به علت کسری بودجه می شویم و فشار بیشتر بر ملت وارد می شود.

کسری بودجه می بایست با حذف همه رانت ها صورت گیرد و نه با کاهش ارزش پول ملی.

هیچ پول اضافه ای نباید به جیب اشخاص و شرکتهای خاص برود.

بطور مثال رانت بین خودروسازان و قطعه سازان، در هر حدود چند صد هزار میلیارد تومن یا چند صد همت است و هیچ ربطی به قیمت ارز ندارد ولی هیچ سخنی از این رانت نیست.

قیمت لبنیات کارخانه های لبنی که ارز دولتی می گیرند و از آب و انرژی یارانه ای و کارگر ارزان استفاده می کنند و قیمت محصولاتشان گرانتر از تولید کننده غیر رانتی داخلی و ارزانتر از قیمت جهانی است عامل دیگر می باشد.

موارد مشابه دو مثال فوق بسیارند.

مسئولین ضعیف یا فاسد، یا خودشان سهمی از رانت دارند یا به علت ضعف مدیریتی، قیمت تمام شده اعلام شده توسط رانت خوار را قبول می کنند.

اعلام قیمت حلیم و آش در ماه رمضان ابتدای سال 1403 بسیار جالب است. زیرا دو برابر قیمت موجود تعیین شد و فروشنده ها همچنان با همان قیمت یا 10 درصد بیشتر، فروش را انجام می دادند. احتمالا مسئول این موضوع، از حلیم فروش سر کوچه خودش قیمت گرفته بود. یا نادان بود یا برای رایگان گرفتن حلیم و آش برای خودش بوده است. زیرا تفسیر دیگری به ذهن نمی رسد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا