حمله رژیم صهیونیستی به ایران بدون مجوز امریکا امکان ندارد.
لذا برای جلوگیری از این حمله، فقط با تهدید جدی امریکا میسر است.
تهدید امریکا به قدرت جهاد کفایی به ملت های مقاومت
قدرت جهاد ملت های مقاومت و تجهیز ایشان برای جهاد علیه شبکه امریکا در منطقه، از اهمیت بسیار بزرگی برخوردار است که نباید از این ظرفیت غافل بود.
گروههای مقاومت نباید به زدن چند موشک و پهباد اکتفا کنند.
گروههای مقاومت، خصوصا مقاومت عراق، بسیار ضعیف عمل کرده اند. مقاومت یمن بهتر عمل کرده ولی باز هم جای قویتر عمل کردن ایشان وجود دارد.
قدرت ایران در سلاح های در دست و بهترین استفاده از آنهاست.
سلاحی که نه استفاده شود و نه از آن برای تهدید جدی استفاده شود، نباشد بهتر است.
تمام پایگاههای نظامی امریکا در منطقه و تمام منافع اقتصادی امریکا در منطقه می بایست مورد تهدید قرار گیرند و این تهدید اعلام شود. چه مراکز اقتصادی که درصدی در مالکیت امریکا باشند و چه مراکزی که در مالکیت امریکا نیست ولی از آنها منتفع می شود.
اگر مراکز اقتصادی مستعمرات امریکا در خلیج فارس منهدم شوند باج و منافع اقتصادی ایشان برای امریکا نیز از بین می روند.
تهدید امریکا به اینکه برای مدتی قیمت نفت بالا برود نمی تواند تهدید جدی باشد زیرا بالا رفتن قیمت نفت، تیغ دو طرفه است که به ضرر رقیب چینی نیز خواهد بود.
تهدید امریکا می بایست در حدی باشد که بسیار بیش از ضرر انهدام مراکز ایران باشد وگرنه امریکا این ریسک نسبتاً کوچک را می پذیرد.
زیرا انهدام مقاومتی ایران برای امریکا ارزش بسیار دارد و دست امریکا را در منطقه باز می کند و راحت تر می تواند به جنگ روسیه و سپس چین برود.
امریکا می خواهد با دشمنان خود بطور انفرادی درگیر شود.
لذا محور مقاومت ایران و کشورهای روسیه و چین، می بایست متحد عمل کنند و اجازه ضربه زدن انفرادی امریکا و غرب به هیچیک از این متحدان داده نشود.
بطور مثال: چرا تاکنون پدافند هوایی اس-400 از روسیه دریافت نشده است؟ اشکال از عدم درخواست جدی ایران است یا عدم فهم اهمیت موضوع از جانب روسیه می باشد؟
گفتگو برای جلوگیری از جنگ نیز، فقط با تهدید بزرگ و وسیع امریکا مفید خواهد بود
زیرا امریکا فقط سخن قدرت و زور را می فهمد.
به محض اینکه امریکا متوجه شود که گفتگو ناشی از ضعف است، حمله شدید خواهد کرد.
گفتگو با هر شخص، می بایست بنا به شناخت وضعیت روحی و روانی آن شخص تنظیم و مشخص گردد.
